واژه در واژه از دل میدان
واژه در واژه از دل میدان
غزلی را سپید آوردند
باز هم از مدافعان حرم
یک جوان شهید آوردند
یک جوان با هزار شور و شعور
روز آخر ولی «زهیر» شده
زیر تابوت، مادرش میگفت:
پسرم عاقبت به خیر شده…
مثل ابر بهار میبارید
غربت ماه در دل شب را
پسر با تعصبم میگفت :
نکند قبر عمه زینب را…
عاقبت طاقتش تمام شد و
دل به دریا زد و فدایی شد
پسر کربلا نرفتهی من
سوریه رفت و کربلایی شد
شکر حالا شنیدهام که حرم
شده از دست دشمنان آزاد
پسر من که جای خود دارد
جان عالم فدای زینب باد
غزلی را سپید آوردند
باز هم از مدافعان حرم
یک جوان شهید آوردند
یک جوان با هزار شور و شعور
روز آخر ولی «زهیر» شده
زیر تابوت، مادرش میگفت:
پسرم عاقبت به خیر شده…
مثل ابر بهار میبارید
غربت ماه در دل شب را
پسر با تعصبم میگفت :
نکند قبر عمه زینب را…
عاقبت طاقتش تمام شد و
دل به دریا زد و فدایی شد
پسر کربلا نرفتهی من
سوریه رفت و کربلایی شد
شکر حالا شنیدهام که حرم
شده از دست دشمنان آزاد
پسر من که جای خود دارد
جان عالم فدای زینب باد
- ۵۲۹
- ۲۱ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط