گل من پرپر نشوی!
گل من پرپر نشوی!
که بلبلی در باز شدن غنچه لبخند تو، زبان به سرود باز کرده است
شمع من خاموش نگردی!
که چشمی در پرتو پیوند تو،به دیدن امده است.
ساقه گلبن بهار من نشکنی!
که دلی در رویش امیدوار تو دل بسته است.
آفتاب من غروب نکنی!
که شاخه آفتابگردانی به جست و جوی تو سربر داشته است...
که بلبلی در باز شدن غنچه لبخند تو، زبان به سرود باز کرده است
شمع من خاموش نگردی!
که چشمی در پرتو پیوند تو،به دیدن امده است.
ساقه گلبن بهار من نشکنی!
که دلی در رویش امیدوار تو دل بسته است.
آفتاب من غروب نکنی!
که شاخه آفتابگردانی به جست و جوی تو سربر داشته است...
۲۹۵
۱۴ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.