حرفهای زیادی بلد نیستم

حرفهای زیادی بلد نیستم..
من تنها چشمان تو را دیدم و گوشه اے از لبخندت
که حرفهایم را دزدید!
از عشق چیزی نمی دانم
اما دوستت دارم..
کودکانه تر از آنچه فکر کنی!
دیدگاه ها (۱)

برای اصیل بودن کافی است دروغ نگویی ، آغاز اصالت همین است که ...

بالاخره در زندگی هر آدمی ،یک نفر پیدا می شود که بی مقدمه آمد...

آدمها فکر می کنند اگر یک بار دیگر متولد شوند جور دیگری زندگی...

می‌نویسیم من، نمی‌بینی، نمی‌خوانی‌.می‌نویسم من، می‌روی از یا...

_وقتی به عنوان عضو هشتم عاشقت میشن و میخوان بهت اعتراف کنن_ن...

عشق ( درد بی پایان)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط