فاش میگویم و از گفته خود دلشادم

.
فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادم
بنـده عشقم و از هر دو جهــان آزادم

طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق
که در این دامگه حـادثه چون افتــادم

من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
آدم آورد در این دیـــر خــــراب آبادم

سایه طوبی و دلجویی حور و لب حوض
به هــــوای سر کوی تو برفت از یادم
دیدگاه ها (۷)

تو با من چه كرده اى كه مى ترسمبيايى همحالى براى خوب بودن نما...

می نشينم لب حوض گردش ماهی ها روشنی ،من،گل،آب ......چه درونم...

دردی نیـست و نـدارم ،جُـز آنـکهدوسـت دارمـتونـدارمِت . . . !...

کاش فرشته ای هم بود و آدم ها را هر کجای زمانه که خسته می شدن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط