آفرید از گل و آیینه و لبخند تو را

آفرید از گل و آیینه و لبخند تو را
سپس از عطرِ نفس‌های خود آکند تو را

مصحفِ رازی و در صبحِ نخستینِ جهان
بر افق با قلمِ نور نوشتند تو را

بشر و این‌همه آیینگی و شفّافی؟
از چه خاکی مگر ای پاک، سرشتند تو را؟

گسترش یافت، افق تا افق، آن زیبایی
وقتی ای آینه‌ی حُسن! شکستند تو را

آسمان هرچه بلا بود نثارِ تو نمود
دید با این همه، دریادل و خرسند تو را

یازده سرخ‌گل و سبزیِ هستی از توست
گر فدک نیست، درختان همه هستند تو را

همه او هستی و لال است زبانم، لال است
می‌ستاید به زبانِ تو خداوند تو را

پی نوشت:
🍃 🌸 میلاد حضرت زهرا(س) مبارک🌸 🍃
دیدگاه ها (۴)

نور دگری به بیت احمد آمد محبوب رسول حیّ سرمد آمد تا عطر وجود...

کسی از #بهشتچیزی نمی‌دانست!و خداوند #مادر را آفرید.. #آرش_ش...

در حماسه زندگیم عشقی طلوع کردڪہصدایـش آرام تر از نسیــمنگاهش...

اینکه میگن عاشقا دیونه هستن کاملا راسته چون همش کسیو اذیت می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط