نامهای عجیب از شهید سیدمجتبی میرغفاری که سال پس از

نامه‌ای عجیب از شهید "سیدمجتبی میرغفاری" که ۳۰ سال پس از شهادت به خانواده‌اش رسید.
در بخشهایی از این نامه آمده است:

وقتی در شلمچه با دشمن نبرد می‌کردم به خودم آمدم احساس کردم نسیمی از سوی کربلا می‌آید، وقتی درون این احساس بودم یکدفعه صدای ملکوتی را احساس کردم، در همین لحظه، ملائکه‌ای مرا به آغوش کشید، وقتی چشم باز کردم خود را در صحن اباعبدالله الحسین در کنار سرور شهیدان یافتم، آری مادر، آری مادر شهید مجتبی و ای مادران و همسران شهدا، این است مقام شهیدان.

مادر ماها پشت سر سرور شهیدان نماز می‌خوانیم، هنوز باور ندارم چه می‌بینم، خوابم یا بیدار، خدایا بچه‌های فلاح به من خوش‌آمد می‌گویند، همه بچه‌ها اینجا هستند، وقتی به مقصد رسیدم بچه‌ها جویای حال خانواده‌شان بودند... مادر حال می‌فهمم من اینجا زنده هستم، در آنجا بی‌جانی بیش نبوده‌ام...


#روح_الله_طالبی_اقدم
#خاکیان_خدایی
دیدگاه ها (۲)

امیرالمومنین علی (ع): چون دنیا به ملّتی روی کند خوبیهای دیگر...

با داغ هــزار ســالہ خندیـد شـ‌هـید️از باغ خزان چو لالہ ڪوچی...

#خاطره🍃 دوازده ساله بود که اردوی راهیان نور رفت.عکسی از #ابر...

نامه توحیدی 🌿 📜 ماجرای نامه‌ی #امام_خمینی (ره) به میخائیل #گ...

°چںٰٰٖٖد𐇽 پارت⃘ے°‌ ب𐨍ځش𐇽 ²یه نامه ای قدیمی؟این از کجا اومد...

ازدواج از روی اجبار۲ p11

رمان انیمه ای «هنوز نه!» چپتر ۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط