بعد از زیارت گلزار شهدا، جوان یزدی با لهجه شیرینش به دکتر
بعد از زیارت گلزار شهدا، جوان یزدی با لهجه شیرینش به دکتر نزدیک می شود و می گوید دکتر می خواهم جگرم حال بیاید و بلافاصله چند تا بوسه محکم بر سر و صورت دکتر می زند! همه می خندند و بعد از آن دکتر این بار راهی خانه شهید محمود برزگری می شود تا پس از سپری شدن بیست و نه سال از شهادت این دوست قدیمی، خاطرات او را مجددا زنده کند.
ابتدای دیدار دکتر با مادر شهید احوالپرسی مفصلی می کند. مادر شهید هم همان ابتدا با لهجه دوست داشتنی اش می گوید خیلی خوش آمدید! حالا بگو ببینم الان کجا کار می کنی؟! این را که می گوید، بلافاصله دکتر با جمعیت یک صدا می زنند زیره خنده!
بخشی از حاشیه نویسی خواندنی سایت میبد ما از سفر دکتر جلیلی به میبد
برای مطالعه ادامه این متن به کانال تلگرام مراجعه کنید
telegram.me/dr_jalily
ابتدای دیدار دکتر با مادر شهید احوالپرسی مفصلی می کند. مادر شهید هم همان ابتدا با لهجه دوست داشتنی اش می گوید خیلی خوش آمدید! حالا بگو ببینم الان کجا کار می کنی؟! این را که می گوید، بلافاصله دکتر با جمعیت یک صدا می زنند زیره خنده!
بخشی از حاشیه نویسی خواندنی سایت میبد ما از سفر دکتر جلیلی به میبد
برای مطالعه ادامه این متن به کانال تلگرام مراجعه کنید
telegram.me/dr_jalily
۲.۳k
۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.