وقتی می شود فاصله گرفت بیهوده نمی جنگم! چرا باید بیهوده ج
وقتی میشود فاصله گرفت بیهوده نمیجنگم! چرا باید بیهوده جنگید برای چیزهایی که مطمتنی نمیتوانی تغییرشان بدهی؟ برای آدمهایی که سخت به باورهای خودشان چسبیدهاند و زمانی که از خودت، از تفکرت میگویی با پوزخندی نگاهت میکنند... وقتی می شود دقایق عمرت را با ادمهای خوب بگذرانی چرا باید لحظههایت را صرف ادمهایی کنی که یا دلهای کوچکشان مدام درگیر حسادتها و کینهورزیهای بچهگانهاند..... یا مدام برای نبودنت... برای خط زدنات تلاش میکنند؟ چرا وقتی میشود به این آدمها خندید و از کنارشان گذشت چرا بایستم و ثانیههای عمرم را صرف جنگیدن با بیارزشترین فکرها کنم؟! نه...همیشه جنگیدن خوب نیست! من همیشه جنگیدهام تا شاید بتوانم چیزی را عوض کنم... همیشه جنگیدهام برای چیزهایی که پیش وجدان خودم سربلند باشم! اما این روزها خوب فهمیدهام که با آدمهای کوتهنظر... ادمهای حسود... نباید جنگید! این روزها فهمیدهام برای اثبات دوست داشتن نباید جنگید! برای بهدست آوردن دل ادم ها نباید جنگید! برای اصلاح دل کسی که کینهورزی میکند نباید جنگید! برای اثبات خوب بودن حتی نباید جنگید!
۱.۷k
۰۹ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.