یاقوت عشق

پارت ۲
این قسمت : در جست و جوی گناه کار یا بی گناه؟

داستان از زبان ؟؟؟
از خواب بیدار شدم و اتفاقات دیروز رو مرور کردم چقدر همه چی سریع اتفاق افتاد رفتم صبحونه ام رو خوردم و بعدش آماده شدم برای پیک نیک آخه امی منو تهدید کره که اگه پیک نیک نرم با چکشش ملاقات خواهم کرد ولی خب من از تهدید اون ترس ندارم بیشتر کریم اصرار کرد که منم باشم و خب....منم قبول کردم.

ساعت ۸ شب
آههههههههه امروز چقدر خسته شدم برم یکم تلویزیون ببینم اخبار دنیا بیاد دستم تا اومدم تلویزیون رو روشن کنم زنگ زدن به خدا اگه سونیک برای مسخره بازی در آوردن اومده باشه اینجا من می‌دونم و اون...رفتم و در رو باز کردن یه اکیدنای نارنجی که زیورالات آبی رنگ انداخته بود و شبیه تیکال بود و بهش می خورد ۱۷ سالش باشه دم در بود....
اکیدنا: ب....ببخشید مزاحم شدم شما آقای شدو خارپشت هستید؟
من: بله چطور مگه؟
اکیدنا: این یه نامه برای شما ست بفرمایید.
من: ممنون میشم بگید نامه از طرف کیه.
اکیدنا: اومممم نمی دونم.
من: خیلی خب ممنون.
اکیدنا: خواهش می کنم خدانگهدار.
من: اوهوم خداحافظ.

داستان از زبان آیرام ( ساعت ۶ )
من: ببینم هنوز هیچ ردی از اون دختره یلدا پیدا نکردین؟
اف ام پی صد و دو: خیر قربان هنوز نتونستیم ازش ردی پیدا کنیم.
من: پس شما ها به چه دردی می خورین؟ ها؟
؟؟؟؟: اگه اجازه بدید من اونو برای شما پیدا می کنم و دستای خودم برای شما میارمش.
من: هومممم باشه قبوله برو و پیداش کن اما اینجا نیارش به محض اینکه پیداش کردی با من تماس بگیر من بهت می گم باید کجا بیاریش.
؟؟؟؟: چشم قربان.
من: خیلی خب مرخصی می تونی بری سر کارت.
؟؟؟؟: بله قربان.

ادامه دارد.....
به نظرتون اون ناشناسی که می خواد یلدا رو برای آیرام ببره کیه؟
حتما تو نظرات بهم بگید.
نظر و لایک = پارت بعدی
حمایت = حمایت
منتظرتون هستم.
فعلا بای بای.
دیدگاه ها (۲)

امی: سونیا رزامی: ما از این نوع زبان در خانه استفاده نمی کنی...

امی: ماریا رزامی: ما در این خانه از کلمات بد استفاده نمی کنی...

اینم ۷ تصویر بعدی...

پارت یک

"شراب سرخ" Part: ¹¹تهیونگ: اون دختره رو پیدا کن ...!!(با صدا...

"شراب سرخ" Part: ¹¹تهیونگ: اون دختره رو پیدا کن ...!!(با صدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط