وقتی خیانت کرد و…
وقتی خیانت کرد و…
P5
روز خاکسپاری هم تموم شد..ته سمت خونه برگشت و رفت توی همون اتاق…دوباره لباس ا.ت رو به آغوش گرفت و خوابید..
چندین ساعت گذشت..دلش نمیخواست از خواب بیدار بشه..ولی نمیتونست بیشتر از این بخوابه..
داشت از اتاق بیرون میومد که نامه تزئین شده ی روی میز توجهش رو جلب کرد..
بازش کرد و شروع به خوندن کرد…
“سلام تهیونگی..شاید وقتی داری این نامه رو میخونی من پیشت نباشم،ولی این و بدون…اینکه الان دارم به زندگیم پایان میدم تقصیر تو نیست..شاید ازش خسته شدم و میخوام تمومش کنم!!..راستش یه کوچولو از خیانتت دلخور شدم اما اشکالی نداره تهیونگی..به هر حال یه هوس مسخرست دیگه!
فکر کنم الان خیلی گریه کردی..اره؟ناراحت نباش تهیونگا..من جام خوبه!
الان دارم از این بالا نگاهت میکنم،،اومم بزار حدس بزنم…الان نشستی روی میز کارت و داری مثل یک مرد جنتلمن نامم رو میخونی..درسته ؟
من هیچوقت توی انتخابم اشتباه نمیکنم،،همیشه چیز های خوب رو انتخاب میکنم،مثل تو عزیزم!
تهیونگا خیلی پشیمونی؟؟لطفا خودتو ناراحت نکن..گریه میکنما!!تو که هیچوقت دلت نمیخواست گریه ی من و ببینی..یادته؟
فقط خواستم بگم..دوستت دارم مرد من..با تمام وجودم میپرستمت! شاید خیلی گریه کرده باشم قبل انجام اون کار ولی،،فقط برای سبک شدن خودم بود!
ازت میخوام همیشه غذای خوب بخوری و مراقب خودت باشی!
از طرف ا.تی..
دوستت دارم تهیونگییی🩷”
ته: منم دوست دارم قشنگم..فقط کاش زودتر بهت میگفتم(لبخند.بغض)
پایان💗🦦
چطور بوددددد؟؟
P5
روز خاکسپاری هم تموم شد..ته سمت خونه برگشت و رفت توی همون اتاق…دوباره لباس ا.ت رو به آغوش گرفت و خوابید..
چندین ساعت گذشت..دلش نمیخواست از خواب بیدار بشه..ولی نمیتونست بیشتر از این بخوابه..
داشت از اتاق بیرون میومد که نامه تزئین شده ی روی میز توجهش رو جلب کرد..
بازش کرد و شروع به خوندن کرد…
“سلام تهیونگی..شاید وقتی داری این نامه رو میخونی من پیشت نباشم،ولی این و بدون…اینکه الان دارم به زندگیم پایان میدم تقصیر تو نیست..شاید ازش خسته شدم و میخوام تمومش کنم!!..راستش یه کوچولو از خیانتت دلخور شدم اما اشکالی نداره تهیونگی..به هر حال یه هوس مسخرست دیگه!
فکر کنم الان خیلی گریه کردی..اره؟ناراحت نباش تهیونگا..من جام خوبه!
الان دارم از این بالا نگاهت میکنم،،اومم بزار حدس بزنم…الان نشستی روی میز کارت و داری مثل یک مرد جنتلمن نامم رو میخونی..درسته ؟
من هیچوقت توی انتخابم اشتباه نمیکنم،،همیشه چیز های خوب رو انتخاب میکنم،مثل تو عزیزم!
تهیونگا خیلی پشیمونی؟؟لطفا خودتو ناراحت نکن..گریه میکنما!!تو که هیچوقت دلت نمیخواست گریه ی من و ببینی..یادته؟
فقط خواستم بگم..دوستت دارم مرد من..با تمام وجودم میپرستمت! شاید خیلی گریه کرده باشم قبل انجام اون کار ولی،،فقط برای سبک شدن خودم بود!
ازت میخوام همیشه غذای خوب بخوری و مراقب خودت باشی!
از طرف ا.تی..
دوستت دارم تهیونگییی🩷”
ته: منم دوست دارم قشنگم..فقط کاش زودتر بهت میگفتم(لبخند.بغض)
پایان💗🦦
چطور بوددددد؟؟
۱.۷k
۲۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.