آورده اند که در مجلس شیخ ابوالحسن خرقانی سخن از کرامت می
آورده اند که در مجلس شیخ #ابوالحسن_خرقانی سخن از #کرامت می رفت و هر یک از حاضران چیزی می گفت. #شیخ گفت: کرامت چیزی جز #خدمت_خلق نیست. چنان که دو برادر بودند و #مادر پیری داشتند. یکی از آن دو پیوسته خدمت مادر می کرد و آن دیگر به #عبادت #خدا مشغول می بود.
یک شب برادر #عابد را در #سجده، خواب ربود. آوازی شنید که برادر تو را بیامرزیدند و تو را هم به او بخشیدند.
گفت: من سالها پرستش خدا کرده ام و برادرم همیشه به خدمت مادر مشغول بوده است، روا نیست که او را بر من رجحان نهند و مرا به او بخشند.
ندا آمد:
آنچه تو کرده ای خدا از آن بی نیاز است و آنچه برادرت می کند، مادر بدان محتاج...
یک شب برادر #عابد را در #سجده، خواب ربود. آوازی شنید که برادر تو را بیامرزیدند و تو را هم به او بخشیدند.
گفت: من سالها پرستش خدا کرده ام و برادرم همیشه به خدمت مادر مشغول بوده است، روا نیست که او را بر من رجحان نهند و مرا به او بخشند.
ندا آمد:
آنچه تو کرده ای خدا از آن بی نیاز است و آنچه برادرت می کند، مادر بدان محتاج...
۱.۳k
۰۳ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.