رُز زخمی من
#رُز_زخمی_من
part:1
ویو ات
داشتم میرفتم که با لین سوک تمرین کنم
یه لباس لش با یه شلوار گشاد پوشیدم کلاهم رو گذاشتم روی سرم
وقتی داشتم از در بیرون میرفتم بابام صدام زد
با.ت: هرزه باز داری میری کجا
ا.ت: میرم ورزش بکنم
با. ت: برو ولی زود بیا وگرنه بد میبینی حالا از جلوی چشام گمشو
ویو ا.ت
بعد از کلی حرف زدن با خودم رسیدم پیش لین سوک
ا. ت: هی دختر چطوری دلم برات تنگ شده
لین سوک: هههی خوبم باز بابام دیونه شده
ا. ت: مگه چی شده عشقم
لین سوک: باز گیر داده که دختر میخوام شوهرت بدم(خنده)
ا. ت: نه بابا دختر توکه بابات رو مشناسی تا یه کاری رو انجام نده ول نمیکنه
لین سوک: هی بیخیال شوهر کنم بهتره
ا. ت: هرچی خودت میخوای خب دنس امروز چیه
.......
part:1
ویو ات
داشتم میرفتم که با لین سوک تمرین کنم
یه لباس لش با یه شلوار گشاد پوشیدم کلاهم رو گذاشتم روی سرم
وقتی داشتم از در بیرون میرفتم بابام صدام زد
با.ت: هرزه باز داری میری کجا
ا.ت: میرم ورزش بکنم
با. ت: برو ولی زود بیا وگرنه بد میبینی حالا از جلوی چشام گمشو
ویو ا.ت
بعد از کلی حرف زدن با خودم رسیدم پیش لین سوک
ا. ت: هی دختر چطوری دلم برات تنگ شده
لین سوک: هههی خوبم باز بابام دیونه شده
ا. ت: مگه چی شده عشقم
لین سوک: باز گیر داده که دختر میخوام شوهرت بدم(خنده)
ا. ت: نه بابا دختر توکه بابات رو مشناسی تا یه کاری رو انجام نده ول نمیکنه
لین سوک: هی بیخیال شوهر کنم بهتره
ا. ت: هرچی خودت میخوای خب دنس امروز چیه
.......
۳۲۶
۱۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.