اینجا برای خواندن غزل از عشق مجال نیست

...
اینجا برای خواندن غزل از عشق مجال نیست
تو‌ نیستی و‌عاشقانه‌های تو، انگار خیال نیست

با یک نگاه ، همه‌ی شعر و شور من به باد رفته
چشم‌تو زیباست ومن مست توام وصال نیست

تو یک‌ غزلی، قصیده‌ای، گرمی تنور این عشقی
به جز نگاه گرم تو در اندیشه من، خیال نیست

وقتی‌‌تو باشی ومن و دل، به قرار است زندگی
توستاره شب‌من در این راه درازی ملال نیست

بیا و دوباره نازکن که‌من به‌حکم بودنت مستم
این‌که چهره درهم کشیده‌ای، گلم حلال نیست

هزارنام ازتو مانده‌دردفتر خیال‌من تو می‌دانی
امروز قصه‌ این باغ نو‌رس است و کال نیست

هرچند «ندا» نشسته‌به‌انتظار به‌شوق دیدارت
اینجا برای خواندن غزل از عشق مجال نیست
#ندا
#سروده_های_عاشقانه
🆔 @RomanticPoem
دیدگاه ها (۲)

...تو چه بودی که دلم ، با دم تو دریا شدبا نگاهت غم من رفت و ...

...آنقدر دوریم از هم هیچ کارم کار نیستحرف‌بسیار است اما وعده...

...غم تو مانده به دل کاش بدانم چه شدهگرچه در جان منی جان جها...

...قسم به شور نگاه و به‌چشم سیاهت به جوهر ریخته بر دفترم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط