می دانستم که برای معشوقه

می دانستم که برای معشوقه
باید گل خرید
اما ما گرسنه بودیم
پولی که برای خرید گل کنار گذاشته بودیم
را خوردیم ...


#یلماز_گونی
#ترجمه_عباسی_هولاسو
دیدگاه ها (۱)

نم نم ِ سنتور ِ باران کوک با چشمان ِ توست پلک برهم میزند هر ...

خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست‌ ...

عقل یا احساس،حق با کیست؟من هم مانده امدر خودم هم شاکی ام،هم ...

وقتی یک عقاب سر سفید یکی از پرهای بال خود را از دست می دهد، ...

📚 خمس هبۀ مصرف نشده 💠 سؤال: پولی را به عنوان هدیه برای دخ...

#تلنگرانه شخصی گرسنه بود برایش کلم آوردند...اولین بار بود که...

بهم گفت, عشق ' مثل بازی می مونه. تو هر بازی یکی می بره یکی م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط