آغاز دل انگیز ترین حس منی تو

آغازِ دل انگیز ترین حسّ منـــــی تو
یک مَحرم نزدیک تر از پیرهنـــــی تو

خون در شریانم شده با عشق تو مأنوس
با رگ به رگم در پیِ قاطی شدنـــــی تو

تو جلوهء شیرینی از ارکان و هجـــــایی
هر لحظهء مضرابیِ مُستَفعَلَنـــــی تو

از اخم تو لکنت به زبان غـــــزل افتاد
اصلاً تو تَ تَن ،تَن ،تَ تَن ،تَن ،تَ تَنـــــی تو

در لحن نگاهت چقَـــــدَر وسوسه داری
دلچسب ترین خواهش تنخواهِ زنـــــی تو

سرکردهء چشم تو دل آشوب نبـــــرد است
آمادهء یک معرکهء تن به تنـــــی تو خورشید ! به شوق غزل من فقـــــط امشب ..
ای کاش از آغوش سحر سر نزنـــــی تو !!!!
🍃 💖 🍃 💖 🍃 💖 🍃 💖 🍃 💖 🍃 💖 🍃 💖 🍃 💖 🍃 💖 🍃 💖 🍃 💖 🍃 💖 🍃 💖 🍃 💖 🍃 💖 🍃 💖 🍃 💖 🍃 💖 🍃 💖 🍃 💖
دیدگاه ها (۱)

مگذار که دور از رخت ای یار بمیرمیک سر بگذر بر من و بگذار بمی...

دریا لب ساحل را ، هر ثانیه می بوسداین سنت او عشقست، عشقی که ...

💫 🍃 🍂 ❤ ️🌸 ❤ ️🍂 🍃 💫 تبر آرید که این شاخه شکستن داردسر یک با...

ر🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 ای فصل غیر منتظر داس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط