گر به ی وحشی
گــر بهـ ـیـ وحشی
pt ۶۸
ویو نویسنده
رفت عقب ولی گردنبندو ب رین نداد اخر سرم رین به گوه خوردن افتادو اشتی کردن
ران: کی را میوفتیم
کریه: امممم شب را بیوفتیم ک راحت تر باشیم؟
ران: اوهوم اینطوری تا صب میرسیم
ریندو: اره
کریه: اممم هعععع... هیوگا هیوگا
هیوگا: هوم؟
کریه: بیا...*دم گوش هیوگا ی چی گف*
هیوگا: مطمئنی؟
کریه: اره بابا
هیوگا: میمیریا
کریه: بابا چه خبره مگه
هیوگا: خب...
بعد مدت ها پارت دادم از خداتونم باشه
pt ۶۸
ویو نویسنده
رفت عقب ولی گردنبندو ب رین نداد اخر سرم رین به گوه خوردن افتادو اشتی کردن
ران: کی را میوفتیم
کریه: امممم شب را بیوفتیم ک راحت تر باشیم؟
ران: اوهوم اینطوری تا صب میرسیم
ریندو: اره
کریه: اممم هعععع... هیوگا هیوگا
هیوگا: هوم؟
کریه: بیا...*دم گوش هیوگا ی چی گف*
هیوگا: مطمئنی؟
کریه: اره بابا
هیوگا: میمیریا
کریه: بابا چه خبره مگه
هیوگا: خب...
بعد مدت ها پارت دادم از خداتونم باشه
- ۱.۵k
- ۱۶ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط