نقل قول از

نقل قول از:

#دالتون_ترومبو
فیلم‌نامه‌نویس و نویسنده‌

یادم هست پیش از ازدواج‌ام، مدتی با همسرم هم‌کار بودم. فضای کار باعث شده بود که او از شخصیت و اطلاعاتِ من خوشش بیآید. ناگفته هم نماند؛ خودم هم بدم نمی‌آمد که او این قدر شیفته‌ی یک آدمِ فراواقعی و به قولِ خودش «عجیب و غریب» شده!
.
ما با هم ازدواج کردیم. سالِ اول را پشتِ سر گذاشتیم و مثلِ همه‌ی زن و شوهرهای دیگر، بالاخره یک روزی دعوای سختی با هم کردیم. در آن دعوا چیزی از همسرم شنیدم که حالا بعد از جدایی‌مان، چراغِ راهِ آینده‌ی رفتارهای‌ام شده:
-«منو باش که خیال می‌کردم تو چه آدمِ بزرگ و خاصی هستی!... ولی می‌بینم الآن هیچ‌چی نیستی!... یه آدمِ معمولی!»
.
امروز که دقت می‌کنم، می‌بینم تقریبن همه‌ی ما در طولِ زنده‌گی، به لحظه‌یی می‌رسیم که آدم‌های خاص و افسانه‌یی‌مان، تبدیل به آدمی واقعی و معمولی می‌شوند. و درست در همان لحظه، آن آدمی که همیشه برای‌مان بُت بوده، به طرزِ دهشتناکی خُرد و خاکشیر خواهد شد.
ما اغلب دوست داریم از کسانی که خوش‌مان می‌آید، بُت درست کنیم و از آن‌ها «اَبَر انسان» بسازیم. و وقتی آن شخصیتِ ابرانسانی تبدیل به یک انسانِ عادی شد، از او متنفر شویم.
به یک دل‌داده‌ی شیفته باید گفت:
-«کسی که تو امروز در بهترین لباس و عطر و قیافه می‌بینی، در خلوتش، یک شامپانزه‌ی تمام‌عیار می‌شود!... تو با یک آدمِ معمولی طرفی، نه یک ابرقهرمانِ سوپراستار!»
همه‌ی ما آدم‌ایم. آدم‌های خیلی معمولی.
دیدگاه ها (۱)

ﺍﺯ ﺻﺪﺍﯼ ﺳﻢ"ﺍﺳﺒﺎﻥ" ﭘﯿﺪﺍﺳﺖ,ﺧﺒﺮﯼ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺍﺳﺖ...ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺎﺯ...

این شب ها که نیستی....قرارمان باشد پای تابیدن های ماه....حوا...

یه معلم خیلی خوب داشتیم که از خوش اخلاق ترین های عالم بود.او...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط