سلام دوستان عزاداری همه شما مقبول درگاه حق باشه🖤🤲
سلام دوستان عزاداری همه شما مقبول درگاه حق باشه🖤🤲
خیلی وقت بود که نبودم از اینکه صبوری کردید و لفت ندادید ممنونم🙂♥️
قرار بود بنا بر دلایلم اکانتم رو حذف کنم برای همین پستا رو حذف کردم اما بعدا منصرف شدم قول میدم پست هایی رو که حذف کردم رو دوباره براتون پست کنم و اینکه علاوه بر معرفی کتاب در کنارش فیلم و سریال و انیمه هم معرفی کنم و مطالب ادبی از نویسندگان کشور خودمون و کشور های دیگه بزارم☺️
#معرفی_کتاب
معرفی یه کتاب به نسبت خوب😊
احضاریه تازهترین رمان علی موذنی، نویسنده توانای معاصر است. این داستان بر اساس سفر نویسنده به کربلا و شرکتش در پیادهروی اربعین نوشته شده است. این رمان با مضمونی دینی در رفت و برگشت بین گذشته و حال، روایتی از زندگی یک روزنامه نگار است که برای سفر به کربلا نه دعوت که احضار میشود.
مسعود روزنامهنگاری است که با اصرار و پیشنهاد یکی از دوستانش راهی سفر کربلا میشود و هنگام آمادهشدنش برای سفر، خواهرش عارفه خوابی عجیب میبیند که به سفر او ارتباط پیدا میکند و همین خواب و تلاش خواهرش برای همراه شدن با او در این سفر، ماجراهای رمان را به پیش میبرد:
#بخشی_از_کتاب
گفت: «اینقدر واقعی بود که... آمده بود نشسته بود همینجا لب تخت و دست گذاشته بود روی شانهام. توی خواب فکر میکردم برایم مهمان آمده و باید خودم را به زور بیدار کنم. چشم که باز کردم، دیدمش. میدانستم اوست. میشناختمش. روی مقنعه و چادرش گرد و خاک نشسته بود... زیاد... گرد و خاکی که حتی با شستن هم از بین نمیرود. گرد و خاکی که جزء تار و پود شده... الهی بمیرم... لبهاش مسعود... لبهاش ترک خورده بود... از عطش...»
و بلندتر از پیش گریه کرد. گفت: «یک پیرهن دستش بود. پیرهن نه. دشداشه شاید... بلند بود... خونی بود... از چند جا هم چاک خورده بود... توی خواب میدانستم این پیرهنی است که موقع جنگ با لشکر یزید تنِ امام حسین بوده...»
پ.ن : بنا به مناسبت ماه محرم این پست رو گذاشتم یه نقدی که به این کتاب دارم اینه که نویسنده قلمش زیاد خوب نبود برعکس داستان رمان اما ارزش خوندن رو داره👌🙂
#احضاریه
#کتاب #کربلا #حرم #بین_الحرمین #عراق #اربعین #سوریه #کتابخوانی #نویسنده #مذهبی #کتابخانه #کتاب_خوب #رمان
خیلی وقت بود که نبودم از اینکه صبوری کردید و لفت ندادید ممنونم🙂♥️
قرار بود بنا بر دلایلم اکانتم رو حذف کنم برای همین پستا رو حذف کردم اما بعدا منصرف شدم قول میدم پست هایی رو که حذف کردم رو دوباره براتون پست کنم و اینکه علاوه بر معرفی کتاب در کنارش فیلم و سریال و انیمه هم معرفی کنم و مطالب ادبی از نویسندگان کشور خودمون و کشور های دیگه بزارم☺️
#معرفی_کتاب
معرفی یه کتاب به نسبت خوب😊
احضاریه تازهترین رمان علی موذنی، نویسنده توانای معاصر است. این داستان بر اساس سفر نویسنده به کربلا و شرکتش در پیادهروی اربعین نوشته شده است. این رمان با مضمونی دینی در رفت و برگشت بین گذشته و حال، روایتی از زندگی یک روزنامه نگار است که برای سفر به کربلا نه دعوت که احضار میشود.
مسعود روزنامهنگاری است که با اصرار و پیشنهاد یکی از دوستانش راهی سفر کربلا میشود و هنگام آمادهشدنش برای سفر، خواهرش عارفه خوابی عجیب میبیند که به سفر او ارتباط پیدا میکند و همین خواب و تلاش خواهرش برای همراه شدن با او در این سفر، ماجراهای رمان را به پیش میبرد:
#بخشی_از_کتاب
گفت: «اینقدر واقعی بود که... آمده بود نشسته بود همینجا لب تخت و دست گذاشته بود روی شانهام. توی خواب فکر میکردم برایم مهمان آمده و باید خودم را به زور بیدار کنم. چشم که باز کردم، دیدمش. میدانستم اوست. میشناختمش. روی مقنعه و چادرش گرد و خاک نشسته بود... زیاد... گرد و خاکی که حتی با شستن هم از بین نمیرود. گرد و خاکی که جزء تار و پود شده... الهی بمیرم... لبهاش مسعود... لبهاش ترک خورده بود... از عطش...»
و بلندتر از پیش گریه کرد. گفت: «یک پیرهن دستش بود. پیرهن نه. دشداشه شاید... بلند بود... خونی بود... از چند جا هم چاک خورده بود... توی خواب میدانستم این پیرهنی است که موقع جنگ با لشکر یزید تنِ امام حسین بوده...»
پ.ن : بنا به مناسبت ماه محرم این پست رو گذاشتم یه نقدی که به این کتاب دارم اینه که نویسنده قلمش زیاد خوب نبود برعکس داستان رمان اما ارزش خوندن رو داره👌🙂
#احضاریه
#کتاب #کربلا #حرم #بین_الحرمین #عراق #اربعین #سوریه #کتابخوانی #نویسنده #مذهبی #کتابخانه #کتاب_خوب #رمان
۳.۳k
۰۳ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.