من آمده ام

من آمده ام
که پیشت بمیرم او
مرا بازی مده جانا به حال
عاشقانه او
سحری صبحی دست به سوی خدا دراز کنی
از سینه دود فغان به آسمان کنی
به داد ات رسم ای دلم
💔
دیدگاه ها (۰)

چه جفا چه وفا کنیبه مراد دل رسی ای صنمبه رهی صبحت خسته ای ز ...

این دل که خود ساده بوداول دلم رو بردن،و بعد هم زدن شکستن اوح...

ظاهری صد ساله از دل مسجد خراب آید بیرون آنقدر مستم که از چش...

صبح دم رخ به من نمودیشد نماز من قضا،صد صدقه کی روا باشد گر آ...

شاخه نباتم💙🫂🖇من چه میدانستم بودنت این همه حال خوش دارد. نمید...

خاطراتِ تو ،نه ارو است که بسوزاندو نه زلزله ای سهمگین ، که و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط