عصر بود که از شناسایی اومد انگار با خاک حمام کرده بود

✅عصر بود که از شناسایی اومد. انگار با خاک حمام کرده بود!
از غذا پرسید؛ نداشتیم!
یکی از بچه‌ها تندی رفت از شهر چند سیخ کوبیده گرفت. کوبیده‌ها رو که دید، گفت:
"این چیه؟" بشقاب رو زد کنار و گفت: "هر چی بسیجی‌ها خوردن از همون بیار. نیست؟ نون خشک بیار!"

👈کاش برخی مسئولان اقتصادی امروز، ذره‌ای از شرافت فرماندهان دفاع مقدس رو به ارث برده بودن...

#شهید_حسن_باقری🌷


ว໐iภ ↬ @ramzeamaliyat
دیدگاه ها (۱)

آن کوه استقامت و آن معدن وقاردر ماتم رقیه دگر طاقتش نماندزین...

اے یوسف زهرا سفرٺ ڪےبه سر آیدبا دسٺ ٺو ڪے نخل عدالٺ ثمر آیدا...

بارالهـا...یاریمان دہ ،که چون آنان باشیم .. آنان که خوب بودن...

در قاموس شما #عشق حرف اول را می‌زندنه #سن و #سال ... سایز لب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط