..............................
..............................
کم بدست آوردمت، افزون ولی انگاشتم
بیش از اینها از دعای خود توقع داشتم
بید مجنون کاشتم_فکر تو بودم_ خشک شد
زرد می شد مطمئنا کاج اگر می کاشتم
آنکه زد با تیغ ِمکرش گردنم را، خود شمرد
چند گامی سوی تو بی سر قدم بر داشتم
ای شکاف سقف ِ بر روی سرم ویران شده
کاش از آن اول تو را کوچک نمی پنداشتم
آه ِ من دیشب به تنگ آمد، دوید از سینه ام
داشت می آمد بسوزاند تو را، نگذاشتم
.............................
از کتاب عطارد
#غزل
کم بدست آوردمت، افزون ولی انگاشتم
بیش از اینها از دعای خود توقع داشتم
بید مجنون کاشتم_فکر تو بودم_ خشک شد
زرد می شد مطمئنا کاج اگر می کاشتم
آنکه زد با تیغ ِمکرش گردنم را، خود شمرد
چند گامی سوی تو بی سر قدم بر داشتم
ای شکاف سقف ِ بر روی سرم ویران شده
کاش از آن اول تو را کوچک نمی پنداشتم
آه ِ من دیشب به تنگ آمد، دوید از سینه ام
داشت می آمد بسوزاند تو را، نگذاشتم
.............................
از کتاب عطارد
#غزل
۱.۵k
۲۷ بهمن ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.