کاش می صبح

کاش میﺷﺪ ﯾﮏ صبح ﮐﺴﯽ ﺯﻧﮓ ﺧﺎﻧﻪ‌ﻫﺎﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺰﻧﺪ ﺑﮕﻮﯾﺪ:
ﺑﺎﺩﺳﺖِ پر ﺁﻣﺪﻩﺍم ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ،
ﺑﺎ ﻗﻠﺐﻫﺎﯾﯽ ﺁﮐﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﻋﺸﻖﻫﺎﯼ ﻭﺍﻗﻌﯽ
ﺍﺯ ﺁﻥ ﺳﻮﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦها ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ
ﺑﻤﺎﻧﻢ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺮﻭﻡ!
دیدگاه ها (۳)

دلم دیگر به زندگی گرم نیست؛مادر می‌گوید:باید کمی به خودت برس...

اگه یه روزی خواستی بری قبل خداحافظی یه لحظه چشاتو بذار رو هم...

‏همیشه بینِ کسی که دوسِش دارین و کسی که بهتون توجه میکنه اون...

‏بدترین نوع دلتنگی، دلتنگ شدن واسه کسیه که کنارته، ولی اون آ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط