داستان
🔵 نتیجه مردم داری!
✨شیخ رجبعلی خیاط فرمود: اسم فرزندم براي سربازي (اجباری زمان رضا شاه) در آمده بود و می خواستم دنبال كارش بروم.
زن و مردی برای حل اختلاف نزد من آمدند، از رفتن منصرف شدم و ماندم تا قضيه آن دو را فيصله دهم.
🔆بعد از ظهر فرزندم آمد وگفت :
نزديك پادگان به چنان سر دردی مبتلا شدم
كه سرم متورم شد دكتر معاينه كرد و مرا از خدمت معاف دانست.
همين كه از پادگان بيرون آمدم ،گويی اثری از ورم و سر درد نبود...
🌹شيخ در پايان فرمود:
كه ما رفتيم كار مردم را درست كنيم ،
خدا هم كار ما را درست كرد.
#داستان #قصه #خدا #مردم #مردم_داری #الله #شیخ_رجبعلی_خیاط
✨شیخ رجبعلی خیاط فرمود: اسم فرزندم براي سربازي (اجباری زمان رضا شاه) در آمده بود و می خواستم دنبال كارش بروم.
زن و مردی برای حل اختلاف نزد من آمدند، از رفتن منصرف شدم و ماندم تا قضيه آن دو را فيصله دهم.
🔆بعد از ظهر فرزندم آمد وگفت :
نزديك پادگان به چنان سر دردی مبتلا شدم
كه سرم متورم شد دكتر معاينه كرد و مرا از خدمت معاف دانست.
همين كه از پادگان بيرون آمدم ،گويی اثری از ورم و سر درد نبود...
🌹شيخ در پايان فرمود:
كه ما رفتيم كار مردم را درست كنيم ،
خدا هم كار ما را درست كرد.
#داستان #قصه #خدا #مردم #مردم_داری #الله #شیخ_رجبعلی_خیاط
۲.۶k
۲۶ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.