لبت نه گوید و پیداست میگوید دلت آری

لبت نــــه گــــوید و پیداست مـی‌گــــوید دلــــت آری
که بامن دشمنی ، یعنی که خیلی دوستم داری
دلت مــــی‌آید آیا از زبانی این همه شیرین
تو تنها حرف تلخی را همیشه بر زبان آری؟
نمی‌رنجـــــم اگــر باور نداری عشق نابم را
که عاشق از عیار افتاده در این عصر عیاری
چه می‌پرسی ضمیر شعرهایم کیست آنِ من
مبادا لحـــــظه‌ای حتــــی مرا اینگونــه پنداری
ترا چون آرزوهایم همیشه دوست خواهم داشت
بـــه شرطی کـــــــه مرا در آرزوی خویش نگذاری
چــــــه زیبا می‌شود دنیا برای من اگر روزی
تو از آنی که هستی ای معما پرده برداری
چه فرقـــی می‌کند فریاد یا پژواک جان من
چه من خود را بیازارم چه تو خود را بیازاری
صدایی از صدای عشق خوشتر نیست حافظ گفت
اگـــــر چــــه بر صدایش زخمـــها زد تیـــــــغ تاتاری
#محمدعلی_بهمنی
دیدگاه ها (۵)

روحی که هم معنی دوست داشتن را می فهمد و هم زیبایی اشک را هم ...

.خوش آن عهدی که بودم رند و جویای می و معشوق‏به دیدارِ حریفان...

.رای عشق مبارزه کن ولی هرگز گدایی نکن. دوستت دارم نه بخاطر ش...

@Dr_shariatii✨

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط