عمه مهدی به یاد زینبم
۴۰ / 41
عمّهی مهدی ، به یاد زینبم
یاد سیلی تازیان همچون صبم
یاد گوش خونی یاد سر شدم
یاد گیسو یاد خاکستر شدم
معصومه گویا بودهای چون اسیر
عمّهات زینب سبایا شد ابیر
بر شما داغ برادر نِی نشد
عمّه در گودی چه خاک بر سر بشد
دورتان را شیعیان حلقه زدند
عمّهتان زینب مرتّب میزدند
بیت نور دادند کنید آنجا نماز
عمّهتان بنشسته کرد راز و نیاز
عرشی گر بهر شما دارد گداز
گشته مثلت بهر زینب جانگداز
عمّهی مهدی ، به یاد زینبم
یاد سیلی تازیان همچون صبم
یاد گوش خونی یاد سر شدم
یاد گیسو یاد خاکستر شدم
معصومه گویا بودهای چون اسیر
عمّهات زینب سبایا شد ابیر
بر شما داغ برادر نِی نشد
عمّه در گودی چه خاک بر سر بشد
دورتان را شیعیان حلقه زدند
عمّهتان زینب مرتّب میزدند
بیت نور دادند کنید آنجا نماز
عمّهتان بنشسته کرد راز و نیاز
عرشی گر بهر شما دارد گداز
گشته مثلت بهر زینب جانگداز
۳۱۳
۲۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.