رنگ اشکم بی تو دارد ارغوانی میشود
رنگ اشکم بی تو دارد ارغوانی میشود
سرفه هایم تازگی ها آنچنانی میشود
انتظارت کار دارد دست چشمم میدهد
رفته رفته عینکم ته استکانی میشود
هرچه غم بود از دلم با اشک بیرون شد ولی
خاطراتت پشت پلکم بایگانی میشود
کوه طاقت هم که باشی عشق آبت میکند
شانه های مرد عاشق استخوانی میشود
گاه مثل بیژن و یوسف به چاهت میکشد
گاه جسمت مثل عیسی آسمانی میشود
شب به شب جنگ است بین عقل من با عشق تو
نقش من هم این وسط پادرمیانی میشود
چشم و ابروی خشن از بس که می آید به تو
گاهی آدم عاشق نامهربانی میشود
صفحه ای از دفترم را باد با خود برد و رفت
داستان عشق ما فردا جهانی میشود
بی تو اطرافم پر از ارواح سرگردان شده
برنگردی شاعرت قطعأ روانی میشود
کار و بار آدم عاشق ندارد اعتبار
مردنش هم مثل شعرش ناگهانی میشود
#مرتضی_خدمتی
سرفه هایم تازگی ها آنچنانی میشود
انتظارت کار دارد دست چشمم میدهد
رفته رفته عینکم ته استکانی میشود
هرچه غم بود از دلم با اشک بیرون شد ولی
خاطراتت پشت پلکم بایگانی میشود
کوه طاقت هم که باشی عشق آبت میکند
شانه های مرد عاشق استخوانی میشود
گاه مثل بیژن و یوسف به چاهت میکشد
گاه جسمت مثل عیسی آسمانی میشود
شب به شب جنگ است بین عقل من با عشق تو
نقش من هم این وسط پادرمیانی میشود
چشم و ابروی خشن از بس که می آید به تو
گاهی آدم عاشق نامهربانی میشود
صفحه ای از دفترم را باد با خود برد و رفت
داستان عشق ما فردا جهانی میشود
بی تو اطرافم پر از ارواح سرگردان شده
برنگردی شاعرت قطعأ روانی میشود
کار و بار آدم عاشق ندارد اعتبار
مردنش هم مثل شعرش ناگهانی میشود
#مرتضی_خدمتی
۱.۸k
۱۶ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.