من از خورشید و ماه و آسمان بی عشق میترسم

من از خورشید و ماه و آسمان ,بی عشق میترسم
من از عمر دراز و بی کران, بی عشق میترسم

مثال کوه مغروری که پایش در زمین گیر است
من از جورِ گذر گاهِ زمان, بی عشق میترسم

صدایِ رود و سیلابم که خاموشی نمیگیرم
که از بُهتِ سکوت در دهان, بی عشق میترسم

خدا خوب است میدانم,همیشه مهربان است او
من از دستور و زُهدِ پیروان, بی عشق میترسم

طبیعت مادر انسان, کمی رنجور و بیمار است
من از فریاد و خشم مادران ,بی عشق میترسم

تمام عمر کوشیدم که شعرم در خورت باشد
من از خورشید و ابر و آسمان ,بی عشق میترسم...
دیدگاه ها (۴)

ﺯﻧﺪﮔﯽ “ﺑﺎﻏﯽ” ﺍﺳﺖ؛ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ “ﺑﺎﻗﯽ” ﺳﺖ...”ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺩﻝ” ﺑﺎﺵ؛ ﻧﻪ ”ﺩ...

وقتی که تو نیستیدنیاچیزی کم داردمثل ِ کم داشتن ِ یک وزیدن ، ...

ﻋﺸقِ ﺗﻮ،ﯾﮏ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻪ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯ ﺍﻓﺰﻭﺩﺳﺎﻋﺖِ ﺑﯿﺴﺖ ﻭ ﭘﻨﺞ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ،ﯾﮏ...

زندگی گاه به‌کام است‌و بس استزندگی گاه به‌نـام استوکم استزند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط