دیشب رفتم یه ت تدی
دیشب رفتم ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﻮﻧﻪ یه ﺳﮓ ﺩﺍﺷت ﺑﻪ ﺍﺳﻢ 'تدی '...
رفتم ﺭﻭی ﺻﻨﺪﻟﯽ نشستم 'تدی' ﻫﻢ ﻣﯿﺎﺩ ﺯﯾﺮ ﻫﻤﻮﻥ ﺻﻨﺪلی ﺩﺭﺍﺯ ﻣﯿﮑﺸﻪ...
یهو گلاب به روتون بدجوری گوزم گرفت ﺑﺎ ﺧﻮﺩم فکر کردم ﺍﮔﻪ ﺑﮕﻮﺯﻡ ﺻﺎﺏ ﺧﻮﻧﻪ ﻓﮏ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺳﮕﺸﻪ ﺩﯾﮕﻪ...
ﯾﻪ ﺯﺭﻩ ﺍﺯ ﮔﻮﺯم ﺭﻭ ﻭﻝ کردم، ﺻﺎﺣﺐ ﺧﻮﻧﻪ گفت تدی ﺑﺮﻭ ﺗﻮ ﺣﯿﺎﻁ...
ﻭﻟﯽ 'تدی' ﻧرفت..
منم که خیالم ﺭﺍﺣﺖ شده بود ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻗﺪﺭﺕ گوزیدم ، ﺻﺎﺏ ﺧﻮﻧﻪ فکر میکنی چی گفت ؟
گفت: 'تدی'؟
ﺣﺘﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ رﻭﺕ برینه؟؟
برو بیرون دیگه😳 😂 😂
رفتم ﺭﻭی ﺻﻨﺪﻟﯽ نشستم 'تدی' ﻫﻢ ﻣﯿﺎﺩ ﺯﯾﺮ ﻫﻤﻮﻥ ﺻﻨﺪلی ﺩﺭﺍﺯ ﻣﯿﮑﺸﻪ...
یهو گلاب به روتون بدجوری گوزم گرفت ﺑﺎ ﺧﻮﺩم فکر کردم ﺍﮔﻪ ﺑﮕﻮﺯﻡ ﺻﺎﺏ ﺧﻮﻧﻪ ﻓﮏ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺳﮕﺸﻪ ﺩﯾﮕﻪ...
ﯾﻪ ﺯﺭﻩ ﺍﺯ ﮔﻮﺯم ﺭﻭ ﻭﻝ کردم، ﺻﺎﺣﺐ ﺧﻮﻧﻪ گفت تدی ﺑﺮﻭ ﺗﻮ ﺣﯿﺎﻁ...
ﻭﻟﯽ 'تدی' ﻧرفت..
منم که خیالم ﺭﺍﺣﺖ شده بود ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻗﺪﺭﺕ گوزیدم ، ﺻﺎﺏ ﺧﻮﻧﻪ فکر میکنی چی گفت ؟
گفت: 'تدی'؟
ﺣﺘﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ رﻭﺕ برینه؟؟
برو بیرون دیگه😳 😂 😂
- ۸۱۹
- ۱۲ آذر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط