آنقدر سرم به دوست داشتنت گرم بود

آنقدر سرم به دوست داشتنت گرم بود
که نفهمیدم
چگونه آخرین آدم زندگیت شدم
آهای رفیق، دنیای عجیبی ست
عاشق که شدی
دلتنگی هایت تمامی ندارد
#امیر_وجود
دیدگاه ها (۱)

جهانِ منآغوشی‌ستقدِ ما دو نفر ...! #سید_مهدی_موسوی

مرا بگو که چه زود،به مکتبِ تو معتکف شده ام! هنوز همهزار آیه...

می خواهم جهان را فتح ڪنم تا به تو برسماین خواسته ڪمی نیستفتح...

بعد از ساعت دوازده شبعلت بیداری ات نه فکر و دغدغه استنه کلاف...

قهوه تلخ پارت ۳۷فوجیوارا: غذا چطوره؟دازای: خوبهفوجیوارا سان ...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۲۴

خون آشام من_𝗽𝗮𝗿𝘁𝟮جونگ کوک شاهزاده خون اشاماست وارث پدری که ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط