دلنوشته دلبرانه واژگون

—-✿❀ نویسنده: hana81 ❀✿—-

—-✿❀ ژانر: عاشقانه ❀✿—-

—-✿❀ تعداد صفحات: 23 ❀✿—-

—-✿❀ مقدمه ❀✿—-
چندوقتی است
گریه‌هایم، برای عروسکی که سینه‌اش شکافت و فواره خون پنبه‌ای بیرون زد!
چند وقتی است خنده و ذوق‌هایم به سبب آبنبات خوشمزه‌ی پدربزرگ نیست.
چند وقتی است که دیگر چیزی سرجایش نیست؛
کودک و کوچک بودیم
اما دنیامان به وسعت دریاهای پهناور عظمت داشت!
کودکی رفته و به جوانی رسیده‌ است!
آنگاه که بار مشکلات زندگی، کم‌کم روی کمرت سنگینی می‌کند…
http://mahroman.xyz/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d8%af%d9%84%d9%86%d9%88%d8%b4%d8%aa%d9%87-%d8%af%d9%84%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%86%d9%87-%d9%88%d8%a7%da%98%da%af%d9%88%d9%86-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%da%a9%d8%a7/
🔶نظرات خود را در سایت به اشتراک بگذارید🔶
دیدگاه ها (۱)

رمان شمیم اردیبهشت

رمان پلاک یادگاری

داستان به توان تاوان

رمان نبرد عشق عسلی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط