هوس کرده ام که تو باشی

هوس کرده ام که تو بـاشی ،

من باشم ،

و هیچکس نباشد . . .

آنگاه ،

داغترین آغوش ها را از تنت ،

و شیرین ترین بوسه ها را ،

از لبانت بیرون بکشم . . .

به تلافی تمامِ روزهایی که ،

میخواهمت و نیستی . . . 



"شک ندارم مادرم
فهمیده که می خواهمت

سجده های آخرش
این روزها طولانی است"
دیدگاه ها (۳)

می روم تا درو کنم خود رااز زنانی که خیس پاییزنداز زنانی که و...

به دوست داشتنت مَشغولم ...همانند سَربازی که سالهاست...در مَق...

شب جمعه ای دیگر ....باز نوبت هم اغوشی با خاطراتت رسید ....#م...

از آوار تا آواز فقط یک نقطه فاصله هست! خواهشن نرومن به سکوتت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط