تو خودِ خودِ همونی!
تو خودِ خودِ همونی!
همونی که میتونم باهاش یه روزایی بیخیالِ دنیا بشم و بدونِ برنامه باهاش بزنم به دلِ جاده،
همونی که باهاش چه لبِ پنجره باشم، چه لبِ ساحل به یه اندازه احساسِ خوشبختی می کنم،
همونی که میتونم وسطِ ظهرهای داغِ تابستون هم باهاش قدم بزنم و باهم از خاطراتمون حرف بزنیم!
همونی که میتونم تا صبح براش هزار و یک شب بخونم و حرفای قشنگ بزنم، یا وقتایی که نیست واسه چشماش شعر و غزل بگم...
همونی که میدونه من عاشق کتاب خوندنم و یه وقتایی سرمو میزارم رو شونش تا واسم کتاب بخونه!
همونی که تا صداش می کنم و میگه: " جانم " حرفم یادم میره و توو دلم هزار بار قربون صدقه ی صداش میرم!
همونی که تا نگاهم میفته به نگاهش، لبخند میزنم و به این فکر می کنم که تا چه حد عشق میتونه قشنگ باشه!
همونی که وقتی دلتنگش بشم بی مهابا وسط خیابون بغلش می کنم و برای چندلحظه با تمام وجود بهشتو لمس می کنم،
همونی که وقتایِ خستگی و بی حوصلگی صدام می کنه میگه: " بیا چایی بدون تو نمیچسبه! "
همونی که وقتی از رویاها و آرزوهام بهش میگم دستمو محکم می گیره و میگه:" برو جلو من پشتتم! "
همونی که وقتایِ ناراحتی و دلگیریم سرِ بزنگاه می رسه و از تهِ دل می خندونتم،
همونی که حالِ بدمو خوب می کنه و حالِ خوبمو خوب تر!
ببین منو
تو خودِ خودِ همونی، همونی که من کنارش خودِ خودمم!
#شقایق_عباسى
همونی که میتونم باهاش یه روزایی بیخیالِ دنیا بشم و بدونِ برنامه باهاش بزنم به دلِ جاده،
همونی که باهاش چه لبِ پنجره باشم، چه لبِ ساحل به یه اندازه احساسِ خوشبختی می کنم،
همونی که میتونم وسطِ ظهرهای داغِ تابستون هم باهاش قدم بزنم و باهم از خاطراتمون حرف بزنیم!
همونی که میتونم تا صبح براش هزار و یک شب بخونم و حرفای قشنگ بزنم، یا وقتایی که نیست واسه چشماش شعر و غزل بگم...
همونی که میدونه من عاشق کتاب خوندنم و یه وقتایی سرمو میزارم رو شونش تا واسم کتاب بخونه!
همونی که تا صداش می کنم و میگه: " جانم " حرفم یادم میره و توو دلم هزار بار قربون صدقه ی صداش میرم!
همونی که تا نگاهم میفته به نگاهش، لبخند میزنم و به این فکر می کنم که تا چه حد عشق میتونه قشنگ باشه!
همونی که وقتی دلتنگش بشم بی مهابا وسط خیابون بغلش می کنم و برای چندلحظه با تمام وجود بهشتو لمس می کنم،
همونی که وقتایِ خستگی و بی حوصلگی صدام می کنه میگه: " بیا چایی بدون تو نمیچسبه! "
همونی که وقتی از رویاها و آرزوهام بهش میگم دستمو محکم می گیره و میگه:" برو جلو من پشتتم! "
همونی که وقتایِ ناراحتی و دلگیریم سرِ بزنگاه می رسه و از تهِ دل می خندونتم،
همونی که حالِ بدمو خوب می کنه و حالِ خوبمو خوب تر!
ببین منو
تو خودِ خودِ همونی، همونی که من کنارش خودِ خودمم!
#شقایق_عباسى
۸.۶k
۰۶ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.