دوستت دارم و دیوانه ی چشمان توام

دوستت دارم و دیوانه ی چشمان توام
مثل یک کلبه ی ویران شده ویران توام

دوستت دارم و از گفته ی خود خوشحالم
گفته ام عاشقم و واله و حیران توام

دوستت دارم و عاشق به دو ابروی توام
مثل جسمی تویی و من به مثل جان توام

دوستت دارم و رسوای جهانم ز رخت
تو شهنشاهی و من حاجب و دربان توام

دوستت دارم و مهرت به دلم جا کرده
تو چو ابری و خودم بارش باران توام
دیدگاه ها (۱)

باز با آیات عشقت ،،،، مست و بیمارم نکنشعر خوابم می کند آرام ...

جهان بی عشق چیزی نیست جز تکرار یک تکراراگر جایی به حال خویش ...

هنوزهسـت!!!عشق واقعی رامیگویم…خیانت هست،،،،دروغ هست‌،،بازی ب...

حال خوبی است که در چشم تو نازی باشدبه تماشای تو احساس نیازی ...

مریم یوسفی نصیری نژاد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط