جمعه ها را

جمعه ها را
باید یک میزِ دو نفره
داشته باشی و دو فنجان داغ
پر از هرآنچه که دلت می خواهد
چای لاهیجان یا قهوه ی تلخ،
فرقی ندارد وقتی "او
که باید زل زده باشد
به چشم هایت را"
درست رو به رویت ببینی...
دست را زده زیر چانه
و با چنان لبخندِ عاشقانه ای
نگاهت می کند که فقط
یک راه برایت می ماند
دلت ضعف برود و بگویی:
یارجان، چه خوب است که دارمت!"
اینگونه اگر باشد عصرهای جمعه
به تمام شنبه ها و روزهای
دیگر هفته می ارزد...
و وای اگر میزِ دو نفره باشد
و دو فنجان و....
آن لبخندِ لعنتی نباشد...!
به گمانم صبحِ روزِ محشر هم
درست همین رنگی می شود...
همین قدر دلگیر...
همین قدر غریب ...
و همین قدر جمعه !

#𝑯𝒂𝒛𝒓𝒂𝒕𝒆𝑬𝒔𝒉𝒈𝒉
#𝑺𝒆𝒕𝒂𝒓𝒆𝒉
دیدگاه ها (۰)

یه افسانه هست که میگه برید پیش یه گلدون و راجع‌به آدمی که دو...

صُبح‌هاٰازکٌدام‌گوشه‌یِ‌آسماٰن دلَمطٌلوع‌میکٌنی؟!که‌ِمَن‌هَن...

گفته بودی که توهم حال مرا میفهمیتلخیِ قصه‌ی هر فالِ مرا میفه...

شب خاطرات را بيدار ميكندو چشمـ هايمان خواب را به فراموشے مےس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط