و من به یکباره یاد گرفتم

و من به یکباره یاد گرفتم ...
دیگر کسی رو دوست نداشته باشم...
باری رویِ شانه هایش نباشم...
که نداند با من چه کند
و کجایِ دلش بگذارد ...
که نه من بشکنَم
و هم او ثابت بماند...
و من به یکباره یاد گرفتم ...
همه یِ اعتمادم را ...
در کوله پشتی‌ام پنهان کنم ...
تا دستِ هیچ احَد الناسی بهش نرسد...
تا بشوَد اسباب بازیِ کودکی هایِ نداشته اش....
و من به یکباره این چنین قد کشیدم
و بزرگ شدم....

#فرگل_مشتاق
❤ ...
#دوشنبه 97/7/16
دیدگاه ها (۵۶)

من زنمدر گلوی زمین گیر کرده‌امقدری حرف می‌خواهمو کمی آزادی !...

مگه قراره چندروز دیگه زنده باشیم؟اصلا اگه همین فردا از ناکجا...

#کوه نوردی #طلوع خورشید #جمعه 97/7/13❤ ...

گاهی وقتا فراموش کن کجایی، به کجا رسیدی و به کجا نرسیدی، گاه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط