رمان یونگی و ات پارت اول
ات دختری مهربون و خجالتیه که عاشق دنس و موسیقی رپ طرفدار اگوست دی اعظم.
یه روز که داره از خیابون قدم میزنه خیلی کلافه و خسته اس به یه مرد که ماسک و کلاه گذاشته بود خورد .
ات: امم ببخشید
یونگی: نه عیبی نداره
ات میخواد بره ولی یونگی نمیزاره مچ دستشو میگره ات بر میگرده نگاهش میکنه بعد که به چشمای مرد نگاه میکنه میفهمه اگوست دی اعظم هستش
ات: شوگا؟؟
یونگی: اوهوم منم
ات: باورم نمیشه یونگیییی
یونگی: اروم باش مردم میفهمن ات
ات: اسمم و از کجا میدونی؟
...ادامه دارد
اول برو یه سر بزن به پیج خواهر خوشگلم اینه
@ bts_ggg
یه روز که داره از خیابون قدم میزنه خیلی کلافه و خسته اس به یه مرد که ماسک و کلاه گذاشته بود خورد .
ات: امم ببخشید
یونگی: نه عیبی نداره
ات میخواد بره ولی یونگی نمیزاره مچ دستشو میگره ات بر میگرده نگاهش میکنه بعد که به چشمای مرد نگاه میکنه میفهمه اگوست دی اعظم هستش
ات: شوگا؟؟
یونگی: اوهوم منم
ات: باورم نمیشه یونگیییی
یونگی: اروم باش مردم میفهمن ات
ات: اسمم و از کجا میدونی؟
...ادامه دارد
اول برو یه سر بزن به پیج خواهر خوشگلم اینه
@ bts_ggg
- ۱۵۸
- ۰۲ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط