فصل دوم

قمار عشق
پارت ۹

گلوریا :نه این امکان ندارهههههههه زود بلند شدم و رفتم خونه ولی کسی نبود
سوفی (داد)
دخترم(داد)
که یهو دیدم فیلیکس و سوفی از اتاق اومدن بیرون و سوفی داشت گریه میکرد
فیلیکس :چی شده(نگران)
گلوریا :(سوفی رو سفت بغل میکنه )دخترم ......عزیزم چی شده
فیلیکس :خواب بود تو داد زدی بیدار شد
گلوریا :وای مامانی ببخشی (میبره تو اتاق )
کوک ویو
بلخره خونشو پیدا کردم اون‌پسره ی احمق چطور جرئت میکنه به فرشتم نزدیک بشه سوفی دخترم رو دیدموکه چقد شبیه منه باید به ته بگم .....

ویو گلوریا یه (هفته بعد )
گلوریا از فروشگاه برگشتم و برای سوفی تنقلات‌گرفته بودم امروزا کوک خیلی فکرمو مشغول کرده چرا دروغ بگم دیوانه وار عاشقشم کوک بهم گفته برم پیشش ولی من نرفتم رسیدم جلوی در ته رو دیدم تعجب کردم اون اینجا چیکار میکنه رفتم طرفش
گلوریا :سلام
ته :سلام
گلوریا :اینجا چیکار میکنی (جدی )
ته :باید حرف بزنیم
گلوریا :من حرفی باتو ندارم (جدی)
ته :حتی اگر سر سوریون باشه
گلوریا :(چشماش برق زد )بیا تو
........خوب چی میخوای بگی بچم کجاست
ته :اون پیش کوک و باید بهت یه چیزی هم بگم تو درمورد کوک اشتباه میکنی
گلوریا :آره تو راست میگی و چشمای من دروغ میگه

ته :شاید بزار برات بگم وقتی اون روز فیلیکس ترو با خودش برد به بار وتو فک کردی کوک بت خیانت کرده ولی قبل اینکه اصلا کوک به بار بره داشت به سمت خونه‌ میومد که مادرش زنگ میزنه که بره اونجا ناهار و چون تو گفته بودی با مادرش خوب برخورد کنهورفت که معلوم شد تو غذای کوک مادرش پودر تحریک کننده میریزه و فقط برای اینکه اون با سویا رابطه داشته باشه و اون رو به بار میبرن و بقیش رو خودت میدونی
گلوریا :واقع حرفت راسته (بغض)
ته :آره
گلوریا :نه نمیتونم باور کنم یعنی بی جهت بچم رو ۳ سال از پدرش دور کردم
ته : هم تو و کوک عاشق همید اینو نمی‌تونید انکار کنید پس برگرد پیشش

گلوریا :فک میکنم (بغض شدید)
ته (رفت)
گلوریا : وای خدااا چیکار کنم من خیلی کوک رو دوست دارم باید باهاش حرف بزنم من‌میخوام سوریون رو ببینم ........
دیدگاه ها (۱۲)

سلامممممم

فصل دوم بچه ها من اینو گذاشته بودم که پاک شد خلاصه میگم

فصل دوم

فصل دوم

فیلیکس: چیییییییییی؟؟؟؟( چشماش خون شد)ات: هی اروم باش همین ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط