سیاه

سیاه:
انسانیت در من میمیرد...وقتی مادری کنار امام زاده جوراب میفروشد...

انسانیت نابود میشود...وقتی خواهری پشت خط عابر پیاده اسفند دود میکند.....

انسانیت معنایی ندارد ......وقتی پدری روی برگشت ب خانه را ندارد...

انسانیت گم میشود ...وقتی برادری از فقر کلیه اش را میفروشد...

و ما فقط انسان هایی هستیم که ب وسعت دیدمان #انسانیت را جار میزنیم!
دیدگاه ها (۱)

مادر من هرگز بهشت را زیر پایت ندیدمزیر پای تو آرزوهایی بود ک...

تنہــــــا گذاشتن ِ۰۰۰تنہـــــا ڪســئ ۰ ۰ ۰ڪہ تنہــــــا ڪس...

مادر مثل مدادی میمونه که هر روز تراشیده شدنشو میبینی اما پدر...

تو باشے و یک سیب و من...بهشتخودشمِنّتِ ما را خواهد کشید!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط