وقت رفتن که برسد
وقت رفتن که برسد
نه از کاسه ی آب خبری است ،
و نه از نگاهی تر ...
دلت برای خانه ای که پر از هیاهو باشد تنگ میشود ...
برای پدری که نبود و مادری که نیست ...
برای دوستانی که نداشتی تا وقت بدحالی حالت را بپرسند ...
برای اتاقی که صدای هق هقت را نشنیده و دیوارهایی که نبودند تا حرف های تنهایی ات را گوش کنند !
برای خیابان هایی که قدم هایت را در آن تلف کردی !
برای معشوقه ای که نبوده و نیست دلت تنگ میشود !
برای غروبی که به آن خیره نماندی تا انتظار بکشی...
برای چشم هایی که نبودند که نگاهت کنند ...
وقت رفتن که برسد ،
برای همه ی آنچه که نبوده دلت تنگ میشود ...
و چقدر دلم برای خودم تنگ میشود ...
که بین اینهمه نبودن ها نابود شدم ...
.....
#وحید_رضاخانی
نه از کاسه ی آب خبری است ،
و نه از نگاهی تر ...
دلت برای خانه ای که پر از هیاهو باشد تنگ میشود ...
برای پدری که نبود و مادری که نیست ...
برای دوستانی که نداشتی تا وقت بدحالی حالت را بپرسند ...
برای اتاقی که صدای هق هقت را نشنیده و دیوارهایی که نبودند تا حرف های تنهایی ات را گوش کنند !
برای خیابان هایی که قدم هایت را در آن تلف کردی !
برای معشوقه ای که نبوده و نیست دلت تنگ میشود !
برای غروبی که به آن خیره نماندی تا انتظار بکشی...
برای چشم هایی که نبودند که نگاهت کنند ...
وقت رفتن که برسد ،
برای همه ی آنچه که نبوده دلت تنگ میشود ...
و چقدر دلم برای خودم تنگ میشود ...
که بین اینهمه نبودن ها نابود شدم ...
.....
#وحید_رضاخانی
۱.۷k
۲۶ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.