می توانی با نگاهی در دلم غوغاکنی

می توانی با نگاهی در دلم غوغاکنی
باز این آرامِ عاشق پیشه را رسوا کنی

می توانی یک نفس باران شوی بر خاکِ دل
تا که سامانم شوی بازاین دلم احیا کنی

می توانی بعد ان آوارگی ها یک شبی
سربه دامانم گذاری راز دل افشا کنی

می توانی همسفر بامن شوی تا مرز عشق
تاکمی آرامشت را نزد من پیدا کنی

می توانی مُلک دل را با محبت جانِ من
تا ابد شیرین به نامت با سند امضا کنی
دیدگاه ها (۱)

به حسودان بگو؛ما عاشق همیم!چشمان تو پر از من استچشمان من پر ...

عشـــــ

تمام ِ آن چیزی که درباره ی تو ، در سرم هست ده‌ها کتاب می‌شو...

احتیاجی به تسبیح نیست...دستانت را به من بدهی...با انگشتانت.....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط