چقدر شیرین بود رویایی که از شب اول محرم در دل پروراندم

چقدر شیرین بود رویایی که از شب اول محرم در دل پروراندم
رویای
اربعین
پای پیاده
کربلا
تاول پا
خستگیه راه
و حالا
من ماندم و کوله باری از
نرفتن ها
حسرت ها
و پایی سالم که لیاقت تاول زدن در راه کربلا را نیافت
ولی شکر خدا را که هنوز اشکی باقیست
چه فرق دارد
که در هییت باشد و از حسرت نرفتن
و یا در بین الحرمین ریخته شود از شوق وصال
خدایا این اشک ها را از ما نگیر
ولی
اگر میشود جای اشک ریختنم را عوض کن
از هییت به کربلا


#فکرنو
#مذهبی
#حرم
#زیارت
#اربعین
#حسین(ع)
دیدگاه ها (۳)

چقدر خانه ی آقای ما گدا داردمسیح نیز در اینجا برو بیا داردعط...

#فکرنو#مذهبی

ز غم اینکه مرا تا کربلایش راه نیستشرح هجران در مجال یک غزل، ...

من گذرنامه خود را نسپردم به کسیبه تو و کودک دلبند تو ایمان د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط