چشم خود بستم دیگر

چشم خود بستم دیگر
چشمان مستش ننگرم

ناگهان دل داد زد:
"دیوانه! من می بینمش"... !
دیدگاه ها (۳۱)

ای آن که غمت مسئله آموز من استشور غم تو در دل پرسوز من استرو...

السلام علیک یا أباعبداللهوعلی الارواح التی حلت بفنائک علیکم ...

در جهانم یک جهنّم، بی‌تو ، جولان می‌دهدمن برایت یک بهشت از ع...

من دلم پیشِ کسی نیست خیالت راحت !منم و یک دلِ دیوانه‌یِ خاطر...

چشم خود بستم که دیگر چشم مستش ننگرمدل داد زد دیوانه من میبین...

احتیاجی به مستی نیستیک فنجان قهوه هم دیوانه ام می کندوقتی می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط