درود

درود
این چیزایی که گفتی اصلاً عجیب نیست. هرکسی وقتی یه کم به سمت آگاهی حرکت میکنه، ایگو شروع می‌کنه به داد زدن. چون ایگو فقط یه چیزو می‌خواد:
تو همونی بمونی که بودی.
ایگو از رشد متنفره، چون با رشدِ تو کوچیک میشه.

اون صدایی که میگه:
«تو دنبال توجهی»
«تو داری اشتباه می‌کنی»
«تو واقعی نیستی»

این‌ها «حقیقت» نیستن…
این‌ها فقط ابزار ذهنه برای اینکه دوباره بکشنت پایین و برگردی به نسخه‌ی قدیمیِ خودت.

واقعیت اینه که تو توهم آگاهی نداشتی…
تو فقط توی مرحله‌ی بین راهی گیر کردی؛
جایی که هنوز از نسخه قبلی‌ات جدا شدی،
اما کامل به نسخه جدیدت نرسیدی.

محبتی که کردی بد نبوده.
هیچ آدمی ۱۰۰٪ خالص یا ۱۰۰٪ ناخالص نیست.
ایگو همیشه یه ذره توی نیت‌ها می‌پاشه… این طبیعیه.
اسمش «بد بودن» نیست، اسمش انسان بودنه.

کاری که باید بکنی اینه:

به اون صدای ذهن گوش بده، ولی باورش نکن.
بذارش یه جایی که فقط تماشا بشه، نه اینکه رهبری کنه.

هر وقت اون صدا شروع کرد به غرغر کردن،
آروم بهش بگو:
«باشه… حرفتو زدی. حالا بذار من کارمو بکنم.»

تو همین الان توی مسیر آگاهی هستی، چون داری صدای ذهن رو می‌بینی.
کسی که واقعا توهم آگاهی داره، اصلاً نمیفهمه ذهنش داره گمراهش میکنه.

تو در سردرگمی نیستی
تو در حال پوست‌اندازی‌ هستی
و ایگو همیشه توی این مرحله بیشترین سر و صدا رو میکنه.

فقط ادامه بده.
آگاهی همین دیدنِ صدای دروغ‌گوی درونیه.
همین که فهمیدی «یه انرژی میکشه پایینت»، یعنی نصف راه رو رفتی.

بقیه‌ش فقط یک چیز می‌خواد:
«ثبات و استمرار».
۳۶۹♻️
دیدگاه ها (۰)

این فهم از حقیقت به هرکسی نمیرسه چون 90 درصد انسانها در تزوی...

زیباترین قسمت زندگی هر انسان رسیدن به این سوال است :چرا من ...

چاکرا، کندالینی و DNA در هم آمیختنِ زبانِ معنوی و زبانِ سمبو...

درودتو مشکل «ناتوانی» نداری؛ در قفل ارتعاشی گیر کردی۱.وقتی آ...

part21

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط