ز شرم او نگاهم دست و پا گم کرد چون طفلی

ز شرم او نگاهم دست و پا گم کرد چون طفلی
که چشمش وقت گل چیدن به چشم باغبان افتد
#صائب تبریزی
دیدگاه ها (۵)

‏قلبراستش نمیدانم چیست، امّا این را میدانم که فقط جایِ آدم ه...

آرامشمی‌تونه برقِ تو چشماش باشه وقتی در باز می‌شه و میاد تو ...

تازه می فهمماهدای عضو یعنی چههمین دیشبمردی در پیاده روقلبش ر...

جانا چه گویم شرح فراغت؟چشمی و صد نم،جانی و صد آه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط