لبخند مرا بس بود آغوش لهم می کرد

لبخند مرا بس بود آغوش لهم می کرد
آن بوسه مرا میکشت لب منهدمم می کرد
آن بوسه و آن آغوش قتاله و مقتل بود
در سیر مرا کشتن این پرده اول بود
دیدگاه ها (۱)

.بودنتکنار من چقدر زیباستفقط من نیستم که این را میگویمنظرِ ع...

کسی را دوست داریم...که دوستمان ندارد...کسی دوستمان دارد...که...

چیزی عزیزترازتمام دلم نبود...ای پاره ی دلم...!که بریزم به پا...

💞 @kkolbe 💞 وقتی... اشک یه زن رو در آوردی...دیگه....اسم خود...

نیش مسمار اگر لب به سخن وا می کردپرده از راز غم فاطمه بالا م...

دوستت دارمانقدر زیاد که گاهی وقت هاکه دوریچشمانم بی اختیار ش...

قهوه تلخ پارت۵۳ویو راویچویا با احتیاط و آرام به دازای نزدیک ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط