عاقبت ازعشق تو قامت کمانی میشوم

عاقبت ازعشق تو قامت کمانی میشوم
مشتری عینک ته استکانی میشوم

روی دستان خدا می مانم و پادر هوا
چون حبابی روی آب ،مانی نمانی میشوم

بسکه سیرم از همه میلی ندارم بر غذا
ای عجب بااینکه سیرم استخوانی میشوم

میشوم خیره به چشمانت،توچشمک میزنی
مات ومبهوت همین چشمک پرانی میشوم

چهره ام خندان ولیکن ازدرون ویرانه ام
روز وشب درگیربا درد نهانی میشوم

انعکاس عکس من در آینه شفاف نیست
لحظه لحظه شاهدمرگ جوانی میشوم

درتلاشم تاشوم مجنون بیا لیلای من
یا به قول دکتران دارم روانی میشوم
دیدگاه ها (۳)

از کنار من افسرده تنها تو مرو دیگران گر همه رفتند خدا را تو ...

پشت ایـن دیــوارها ، باید دری پیدا کنیبعد از این بن بست ، را...

بد نیست که از ما خبری داشته باشیاز کوچه ی ما هم گذری داشته ب...

بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش وین سوخته را محرم اسرار نهان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط