.
.
.
.
.
آمدی در خواب من دیشب چه کاری داشتی؟
.
.
ای عجب از این طرفها هم گذاری داشتی! .
.
راه را گم کرده بودی نیمه شب شاید عزیز!
.
.
یا که شاید با دل تنگم قراری داشتی .
.
شانه های خوشتراشت تخته سنگ مرمری
.
.
با شلال گیسوانــت آبشــــــاری داشتــــــی
.
.
گلنراقی بر لبت میخاند هی "من را ببوس"
.
.
از جوانی های حسرت یادگاری داشتی
.
.
شور شیرین ات درآورده دمار از هرچه سنگ
.
.
از سر فرهاد و تیشه، کوهساری داشتی
.
.
بند می آمد نفس های من از زیبایی ات
.
.
ماه بودی و پلنگ خوش شکاری داشتی
.
.
مهربانی هم بلد بودی عجب نامهربان!
.
.
بعد عمری یادت افتاده که یاری داشتی
.
.
سر به زیر انداختی و گفتی آهسته سلام
.
.
لب فرو بستی نگاه شرمساری داشتی
.
.
خاستم چیزی بگویم گریه بغضم را شکست
.
.
نه! نگفتم سالها چشم انتظاری داشتی
.
.
با نوازش میکشیدی آه و میگفتی ببخش
.
.
سر به دوشم هق هق بی اختیاری داشتی
.
.
مست آغوشم دهانت بوی تند بوسه داشت
.
.
با چنین مستی ولی چشم خماری داشتی
.
.
وقت رفتن بغض کردی خیره ماندی سوی من
.
.
شاید از دیوانه ی خود انتظاری داشتی
.
.
رفتی و ناباورانه من کنار پنجره
.
.
عطر باران بود و بر شیشه بخاری داشتی
.
.
صبح بوی گل تمام خانه را پر کرده بود
.
.
کاش میشد باز در خوابم گذاری داشتی...
.
.
.
.
.
بازم خوابتو دیدم،بازم همون صحنه ،طو خودتو ازم گرفتی ولی خوابت هنوز پیشمه ...
.
.
.
آمدی در خواب من دیشب چه کاری داشتی؟
.
.
ای عجب از این طرفها هم گذاری داشتی! .
.
راه را گم کرده بودی نیمه شب شاید عزیز!
.
.
یا که شاید با دل تنگم قراری داشتی .
.
شانه های خوشتراشت تخته سنگ مرمری
.
.
با شلال گیسوانــت آبشــــــاری داشتــــــی
.
.
گلنراقی بر لبت میخاند هی "من را ببوس"
.
.
از جوانی های حسرت یادگاری داشتی
.
.
شور شیرین ات درآورده دمار از هرچه سنگ
.
.
از سر فرهاد و تیشه، کوهساری داشتی
.
.
بند می آمد نفس های من از زیبایی ات
.
.
ماه بودی و پلنگ خوش شکاری داشتی
.
.
مهربانی هم بلد بودی عجب نامهربان!
.
.
بعد عمری یادت افتاده که یاری داشتی
.
.
سر به زیر انداختی و گفتی آهسته سلام
.
.
لب فرو بستی نگاه شرمساری داشتی
.
.
خاستم چیزی بگویم گریه بغضم را شکست
.
.
نه! نگفتم سالها چشم انتظاری داشتی
.
.
با نوازش میکشیدی آه و میگفتی ببخش
.
.
سر به دوشم هق هق بی اختیاری داشتی
.
.
مست آغوشم دهانت بوی تند بوسه داشت
.
.
با چنین مستی ولی چشم خماری داشتی
.
.
وقت رفتن بغض کردی خیره ماندی سوی من
.
.
شاید از دیوانه ی خود انتظاری داشتی
.
.
رفتی و ناباورانه من کنار پنجره
.
.
عطر باران بود و بر شیشه بخاری داشتی
.
.
صبح بوی گل تمام خانه را پر کرده بود
.
.
کاش میشد باز در خوابم گذاری داشتی...
.
.
.
.
.
بازم خوابتو دیدم،بازم همون صحنه ،طو خودتو ازم گرفتی ولی خوابت هنوز پیشمه ...
۲.۶k
۲۴ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.