در ماه رمضان چند جوان پیر مردی را دیدند که دور از چشم ...

در ماه رمضان چند جوان ، پیر مردی را دیدند که دور از چشم مردم غذا میخورد.
به او گفتند:
ای پیر مرد مگر #روزه نیستی؟
پیرمرد گفت:
چرا روزه‌ام،
فقط آب و غذا میخورم
جوانان خندیدند و گفتند:
واقعا؟
پیرمرد گفت:
بلی،
دروغ نمیگویم،
به کسی بد نگاه نمیکنم،
کسی را مسخره نمیکنم،
با کسی با دشنام سخن نمیگویم،
کسی را آزرده نمیکنم،
چشم به مال کسی ندارم
و...
ولی چون بیماری خاصی دارم
متأسفانه نمیتوانم معده را هم روزه دارش کنم،

بعد پیرمرد به جوانان گفت:
آیا شما هم روزه هستید؟
یکی از جوانان در حالی که سرش را
از خجالت پایین انداخته بود،
به آرامی گفت:
خیر ما فقط غذا نمیخوریم!!!
دیدگاه ها (۱)

باز هم بدون خودم به خانه آمدم!باز هم نیستم!خسته شدم از بسپشت...

عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشتکه گناه دگران بر تو نخواهند...

^_^

دو سال می گذرد من هنوز سربازموظیفه ی شب و روزم ندیده بانی تو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط