P16
صدای ناشناس:فکر میکردم صدای منو بشناسی(با پوزخد)
میونگ سو:مهم نیست چه خری هستی کار توعه تو بیونگ رو دزدیدی(با لحن عصبی)
صدای ناشناس:پس هنوز نشناختی اره(با تمسخره)
میونگ سو:اگه به تار مو از سرش کم شه من میدونم با تو(با داد)
صدای ناشناس:اشکال نداره بیا یه معامله کنیم باهم من به تو بیونگ رو میدم تو هم چیزی که من میخوام رو میدی چطوره
میونگ سو:چی میخوای
صدای ناشناس:دیشب یه ادم اومد تو خونت که ازش محافظت کردی گفتی اشکال نداره به جیهوپ تیر زده
تا اینو گفت سریع مغزش جرقه زد
میونگ سو:پس کار توعه مستر جئون
جونگ کوک:بالاخره شناختی
میونگ سو:بیونگ کجاست
جونگ کوک:گفتم که اونو ادم رو بده تا بیونگ رو بهت بدم
میونگ سو:کجا بیام
جونگ کوک:جای ما مشخصه
میونگ سو:الان راه میوفتم
میونگ یو تلفن رو قطع کرد سریع رفت یه لباس بپوشه بعد به سمت نگهبان دم در رفت
میونگ سو:اسمت چیه
نگهبان:هوان جانگ هوان قربان
میونگ سو:باشه جانگ میری تو اتاق شکنجه جسد ادم مرده رو میزاری تو یه ون مشکی تا من بیام بعد به چند تا تک تیرانداز بگو که برن به عمارت جئون و قایم شن یه راننده هم بزار سوار ون شه که پشت سر من بیاد فهمیدی
جانگ:بله قربان
جانگ رفت داخل تا جسد رو بیاره میونگ سو رفت داخل کیف و گوشیش رو برداشت و رفت بیرون جانگ رو دم در دید
میونگ سو:تک تیرانداز ها راه افتادن
جانگ:بله قربان تا شما برسین اونا مستقر میشن
میونگ سو:باشه
ماشین هیونداش رو سوار شد و راه افتاد ون مشکشم پشت سرش میمد وقتی رسید به در عمارت بدون اینکه چیزی بگه در رو براش باز کردن میونگ سو رفت داخل از شیشه ماشین که بیرون رو نگاه کرد تهیونگ رو دید از ماشین پیاده شد
میونگ سو:کجاست
تهیونگ:از این طرف
یه دستش رو اورد بالا و به طرف دیگه عمارت اشاره کرد میونگ سو به راننده ون با اشاره فهموند که در ون رو قفل کنه بعد راه افتاد به اون سمت یکه تهیونگ اشاره کرده بود بعد از اون تهیونگم پشت سرش راه افتاد یکم که جلو تر رفتن جونگ کوک رو دید بقیه هم بودن حتی بیونگ به غیر از جیهوپ یه قدم دیگع برداشت که تهیونگ کتش رو بالا داد و اسلحشو برداشت میونگ سو برگشت به طرفش
تهیونگ:مثلا میخوای با این از خودت محافظت کنی
میونگ سو:برای زمین زدن شما نیازی به این نمیبینم اخه خیلی ضعیفین
بعد میونگ سو به راهش ادامه میده تا میرسه به جونگ کوک
جونگ کوک:پس کجاست چرا نیاوردیش
میونگ سو:اوردمش تو ماشینه اول بیونگ رو بده بعد اونو ببر
جونگ کوک:از کجا بدونم واقعا تو ونه
میونگ سو:حق داری اعتماد نکنی اخه معامله با کسایی مثل من خیلی سخته اما ما الان تو خونه توییم
جونگ کوک:اره راست میگی امکان داره تو بزنی زیر قولت
میونگ سو:بیونگ رو بده
میونگ سو ویو
یه نگاه بهش کردم نزده بودنش اما دهنش رو بسته بودن
میونگ سو:مهم نیست چه خری هستی کار توعه تو بیونگ رو دزدیدی(با لحن عصبی)
صدای ناشناس:پس هنوز نشناختی اره(با تمسخره)
میونگ سو:اگه به تار مو از سرش کم شه من میدونم با تو(با داد)
صدای ناشناس:اشکال نداره بیا یه معامله کنیم باهم من به تو بیونگ رو میدم تو هم چیزی که من میخوام رو میدی چطوره
میونگ سو:چی میخوای
صدای ناشناس:دیشب یه ادم اومد تو خونت که ازش محافظت کردی گفتی اشکال نداره به جیهوپ تیر زده
تا اینو گفت سریع مغزش جرقه زد
میونگ سو:پس کار توعه مستر جئون
جونگ کوک:بالاخره شناختی
میونگ سو:بیونگ کجاست
جونگ کوک:گفتم که اونو ادم رو بده تا بیونگ رو بهت بدم
میونگ سو:کجا بیام
جونگ کوک:جای ما مشخصه
میونگ سو:الان راه میوفتم
میونگ یو تلفن رو قطع کرد سریع رفت یه لباس بپوشه بعد به سمت نگهبان دم در رفت
میونگ سو:اسمت چیه
نگهبان:هوان جانگ هوان قربان
میونگ سو:باشه جانگ میری تو اتاق شکنجه جسد ادم مرده رو میزاری تو یه ون مشکی تا من بیام بعد به چند تا تک تیرانداز بگو که برن به عمارت جئون و قایم شن یه راننده هم بزار سوار ون شه که پشت سر من بیاد فهمیدی
جانگ:بله قربان
جانگ رفت داخل تا جسد رو بیاره میونگ سو رفت داخل کیف و گوشیش رو برداشت و رفت بیرون جانگ رو دم در دید
میونگ سو:تک تیرانداز ها راه افتادن
جانگ:بله قربان تا شما برسین اونا مستقر میشن
میونگ سو:باشه
ماشین هیونداش رو سوار شد و راه افتاد ون مشکشم پشت سرش میمد وقتی رسید به در عمارت بدون اینکه چیزی بگه در رو براش باز کردن میونگ سو رفت داخل از شیشه ماشین که بیرون رو نگاه کرد تهیونگ رو دید از ماشین پیاده شد
میونگ سو:کجاست
تهیونگ:از این طرف
یه دستش رو اورد بالا و به طرف دیگه عمارت اشاره کرد میونگ سو به راننده ون با اشاره فهموند که در ون رو قفل کنه بعد راه افتاد به اون سمت یکه تهیونگ اشاره کرده بود بعد از اون تهیونگم پشت سرش راه افتاد یکم که جلو تر رفتن جونگ کوک رو دید بقیه هم بودن حتی بیونگ به غیر از جیهوپ یه قدم دیگع برداشت که تهیونگ کتش رو بالا داد و اسلحشو برداشت میونگ سو برگشت به طرفش
تهیونگ:مثلا میخوای با این از خودت محافظت کنی
میونگ سو:برای زمین زدن شما نیازی به این نمیبینم اخه خیلی ضعیفین
بعد میونگ سو به راهش ادامه میده تا میرسه به جونگ کوک
جونگ کوک:پس کجاست چرا نیاوردیش
میونگ سو:اوردمش تو ماشینه اول بیونگ رو بده بعد اونو ببر
جونگ کوک:از کجا بدونم واقعا تو ونه
میونگ سو:حق داری اعتماد نکنی اخه معامله با کسایی مثل من خیلی سخته اما ما الان تو خونه توییم
جونگ کوک:اره راست میگی امکان داره تو بزنی زیر قولت
میونگ سو:بیونگ رو بده
میونگ سو ویو
یه نگاه بهش کردم نزده بودنش اما دهنش رو بسته بودن
۳۵.۹k
۲۶ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.