ساده می بینم تو را هر شب به رویایی که نیست
ساده میبینم تو را هر شب به رویایی که نیست
میزنم دیوانهوار دل را به دریایی که نیست
مینشینی در برم محو نگاهت میشوم
بیخیال از غصه و تشویش فردایی که نیست
در کنار جوی آب و سایهٔ آن بید مست
عشقبازی میکنیم در دشت و صحرایی که نیست
میزنم یک جرعه می از ساغر مژگان تو
جسم و روحم مست آن چشم فریبایی که نیست
هر شبم را تا سحر سرگشتهٔ کوی توام
ماندهام در حسرت رویای زیبایی که نیست
میسپارم دل به دستم مینویسم خط به خط
از معمای وصالت با الفبایی که نیست
#ارس_آرامی
میزنم دیوانهوار دل را به دریایی که نیست
مینشینی در برم محو نگاهت میشوم
بیخیال از غصه و تشویش فردایی که نیست
در کنار جوی آب و سایهٔ آن بید مست
عشقبازی میکنیم در دشت و صحرایی که نیست
میزنم یک جرعه می از ساغر مژگان تو
جسم و روحم مست آن چشم فریبایی که نیست
هر شبم را تا سحر سرگشتهٔ کوی توام
ماندهام در حسرت رویای زیبایی که نیست
میسپارم دل به دستم مینویسم خط به خط
از معمای وصالت با الفبایی که نیست
#ارس_آرامی
۱.۵k
۱۵ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.